استان مازَندَران (به مازندرانی: مازِرون یا مازِندِرون) تلفظ راهنما·اطلاعات به مرکزیت شهر ساری در شمال ایران و در کرانههای جنوبی دریای مازندران میباشد. این استان از پرجمعیتترین استانهای ایران است؛ و هممرز با استانهای گلستان، سمنان، تهران، البرز، قزوین و گیلان است.[۲]
بزرگترین و پرجمعیتترین شهر استان مازندران شهر ساری میباشد و پرجمعیتترین شهر مازندران، شهر ساری است. (سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵)قله دماوند مرتفعترین قله ایران در مازندران و در شهرستان آمل قرار دارد. این استان یکی از پرجمعیتترین مناطق ایران از لحاظ تراکم جمعیتی است. این استان دارای ۲۲ شهرستان است. مرکز این استان شهر ساری است. شهر ساری پایتخت پیشین کشور ایران نیز بهشمار میرود و آمل در گذشتههای دور، و بابل در عصر افشاریه و زندیه و اواسط قاجار، حاکم نشین مازندران بودهاند.
ورزشکاران استان در المپیک، (امام علی حبیبی، عبدالله موحد، حسین توکلی، بهداد سلیمی، قاسم رضایی، حسن یزدانی) ۶ مدال طلا برای ایران بدست آوردند.
مازندران از وسعتی معادل ۱٫۴۶ درصد ایران برخوردار است؛ اما قرار گرفتن آن در ساحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان به نام دریای مازندران و همجواری با چهار کشور ساحلی این دریا یعنی ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و جمهوری آذربایجان از یک سو و واقع شدن در شمال کلانشهر تهران (پایتخت ایران) از سوی دیگر، باعث گردیده تا از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار شود. امتیاز حمل و نقل دریایی با کشورهای همسایه از طریق منطقه ویژه اقتصادی و بندر قدیمی نوشهر، و منطقه ویژه اقتصادی و جدید امیرآباد بهشهر و اسکله و سکوی نفتی نکا در شرق مازندران، اتصال آن به شبکه سراسری راهآهن، وجود فرودگاههای بینالمللی فرودگاه دشت ناز (ساری)، نوشهر(قدیمیترین فرودگاه مازندران) و رامسر، برخورداری از سه جاده شوسه ارتباطی با استان تهران، و اقدام به سرمایهگذاری در طرح در دست ساخت بزرگراه تهران ـ شمال (نوشهر) با امکان دسترسی سریع با فاصله کوتاه ۱۲۰ کیلومتر ارتباط تهران ـ مازندران، عبور خطوط بینالمللی فیبر نوری، شبکه ارتباطی بسیار قوی و گستردهای را در مسیر کریدور بینالمللی شمال ـ جنوب از هلسینکی (فنلاند)، به بندر لاوان (روسیه) تا ساحل دریای خزر فراهم آوردهاست و همچنین دو جاده بینالمللی هراز و سوادکوه در این استان باعث ترددهای بالایی شدهاست.
دسترسی به زیر ساختهای مناسب ارتباطی، به همراه تسهیلات ویژه زیر بنایی آب، برق، فاضلاب و گاز همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعت گردشگری و دسترسی به بازارهای هدف داخلی و خارجی، امکان توسعه سریع را در قالب بخشهای محوری گردشگری، کشاورزی، صنعتی و تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یکجا در خود گرد آوردهاست. همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانش آموختگان با تحصیلات دانشگاهی مازندران در میان استانهای کشور، شرایط مناسبی برای گسترش سرمایهگذاری داخلی و خارجی استان در سطح منطقه شمال و ایران فراهم آوردهاست. این استان باسوادترین استان کشور است. هم چنین مازندران هر ساله در سطح بالای امید به زندگی در مردان و زنان در کشور قرار میگیرد. [۳]
محتویات
شهرستانها
نقشه استان مازندران به تفکیک شهرستان |
با اجرای طرح همسانسازی کدهای مخابرات کشور، کد همهٔ شهرستانهای استان مازندران به ۰۱۱ تغییر کرد و شمارههای مشترکان تلفن ثابت از ۷ رقم به ۸ رقم تغییر کرد.
شهرستان | جمعیت (۱۳۹۰)[۴] | مساحت |
---|---|---|
شهرستان آمل | ۳۷۰٫۷۷۴ | ۳۰۷۴٫۴ |
شهرستان بابل | ۴۹۵/۴۷۲ | ۱۵۷۸٫۱ |
شهرستان بابلسر | ۱۲۵٫۴۰۹ | ۴۲۴۶٫۵ |
شهرستان بهشهر | ۱۵۵٫۲۴۷ | ۱۴۱۶٫۲۷ |
شهرستان جویبار | ۷۳٫۵۵۴ | ۲۸۵٫۵ |
شهرستان چالوس | ۳۸٫۶۹۴ | ۱۵۹۷٫۳ |
شهرستان کلاردشت | ۳۹٫۵۴۸ | ۰۰۰ |
شهرستان رامسر | ۶۸٫۳۲۳ | ۷۲۹٫۸ |
شهرستان ساری | ۵۲۰/۰۰۰ | ۳۰۸۵٫۳ |
شهرستان سوادکوه | ۷۰٫۵۹۰ | ۲۰۷۸ |
شهرستان سوادکوه شمالی | ۰ | ۰۰۰ |
شهرستان سیمرغ | ۳۳٫۰۱۲ | ۰۰۰ |
شهرستان تنکابن | ۱۵۳٫۹۴۰ | ۲۱۴۰ |
شهرستان عباسآباد | ۴۷٫۵۹۱ | ۰۰۰ |
شهرستان فریدونکنار | ۵۸٫۳۳۶ | ۹۹٫۲ |
شهرستان قائمشهر | ۲۷۴٫۰۳۹ | ۴۵۸٫۵ |
شهرستان گلوگاه | ۳۸٫۸۴۷ | ۴۵۱٫۲۳ |
شهرستان محمودآباد | ۹۶٫۰۱۹ | ۲۶۲٫۸ |
شهرستان میاندورود | ۵۵٫۷۷۶ | ۴۹۹٫۲ |
شهرستان نکا | ۱۱۱٫۹۴۴ | ۱۳۵۸٫۸ |
شهرستان نوشهر | ۱۲۸٫۶۴۷ | ۱۷۱۶٫۵ |
شهرستان نور | ۱۱۰٫۰۵۸ | ۲۶۷۵ |
وضعیت جغرافیایی
مازندران به خاطر جغرافیای گوناگون آن که شامل جلگهها، علفزارها، بیشهها و جنگلهای هیرکانی با صدها گونه گیاهی منحصر به فرد در جهان است و آب و هوای گوناگون آن از سواحل شنی با پستترین نقطه، تا کوهستانهای ناهموار و همیشه پوشیده از برف البرز و با داشتن یکی از هفت آتشفشان معروف دنیا، کوه دماوند، بسیار شناخته شدهاست.
رشته کوههای البرز همچون سدی بلند مازندران را به دو قسمت جلگهای و کوهستانی تقسیم کردهاست و به همین دلیل این استان از قسمت داخلی ایران جدا شدهاست. بخشی از البرز غربی و البرز شرقی و تمامی البرز مرکزی در این محدوده قرار دارد و شیب زمین از منطقه کوهستانی به سوی جلگه و دریا کاهش مییابد. رشته کوه البرز دارای کوههای فرعی است که از جنوب به شمال یا به موازات دریا کشیده شدهاند. از مرتفعترین قلل مازندران میتوان بادله کوه، کوه چنگی و کوه سفید را در شهرستان ساری نام برد. بلندترین قلههایی که به موازات دریا کشیدهشدهاست عبارتند از سیالان با ارتفاع ۴۱۲۵ متر از سطح دریا و تخت سلیمان با بیش از ۴۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در جنوب شرقی شهرستان تنکابن و قله شور، کلارآباد و سیاه سنگ در شهرستان نوشهر.
ناهمواریها
در این استان قسمت جنوبی غالباً کوهستانی و قسمت شمالی آن عمدتاً جلگهای و ساحلی میباشد. شیب آن به طرف مشرق در دشت گرگان است که به تدریج به ارتفاعات غربی خراسان منتهی میشود و به علت فراوانی نسبی آب و فرسایش کوهها، آبرفتهای ناشی از آن در دریا تهنشین شده و جلگه مازندران را تشکیل دادهاست.
آب و هوا
آب و هوای مازندران با توجه به وجود دریا، کوه و جنگل به دو نوع معتدل مرطوب و کوهستانی تقسیم میشود.
مرطوب و معتدل
وجود دریای مازندران و رشته کوههای البرز و نزدیکی این دو مظهر طبیعت به یکدیگر در نواحی جلگهای تا کوهپایههای شمالی البرز، آب و هوای معتدل و مرطوب را به وجود آوردهاست، تابستانهای آن به ویژه در سواحل دریا گرم و مرطوب است. زمستانهای این نواحی معتدل و مرطوب و به ندرت یخبندان میشود.
کوهستانی
شامل آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای سرد کوهستانی است. دوری از دریا و افزایش تدریجی ارتفاع در اراضی جلگهای، تغییرات خاصی را در آب و هوای این استان پدیدآورده است. بهطوریکه در ارتفاعات ۱۸۰۰ تا ۳۰۰۰ متری، آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستانهای سرد و یخبندان طولانی و تابستانهای کوتاه و معتدل وجود دارد. در ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر که دمای هوا به شدت پایین میآید، دارای زمستانهای سرد همراه با یخبندان طولانی و تابستانها کوتاه و خشک است. در این نواحی هوا غالباً برفی است و در ارتفاعات مهم چون تخت سلیمان و دماوند یخچالهای کوهستانی و طبیعی ایجاد شدهاست. میانگین میزان ریزش باران در این استان کمتر از گیلان است.
منابع آب
دریای مازندران که در بین کشورهای ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان واقع شدهاست با وسعتی حدود ۰۰۰`۳۶۰ کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه جهان است. سطح آب این دریاچه در دورانهای گذشته بالاتر از سطح دریاهای آزاد بودهاست. %۸۷ از آب رودخانههای ولگا و اورال در روسیه %۷ رودخانههای سواحلی غربی و %۵ رودخانه سواحلی جنوبی در ایران به این دریا میریزد. حجم آب دریای مازندران ۷۹۳۱۹ کیلومتر مکعب است. این دریاچه یکی از میدانهای گسترده و غنی نفتی جهان است.
رودها
بیشتر رودهای جاری در مازندران دایمی هستند. در نواحی کوهستانی در فصل زمستان و اوایل بهار پرآب و در تابستانها کمآب و گاهی خشک است. طول رودهای غرب این استان به دلیل نزدیک بودن کوه به دریا کوتاهتر و رودهای شرقی طولانیتر است. رودهایی که از جنوب به شمال در جریان است عبارتند از:
که این رودها همگی به دریای مازندران میریزد. از دیگر منابع آب این استان دریاچههای کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمتهایی که سطح آبهای زیرزمینی بالا است به وجود میآید و برای کشاورزی، صید و شکار مورد استفاده قرار میگیرد. نوع دیگر ذخایر آبی و مهار سیلاب آببندان است که در آن ماهی پرورش مییابد. دریاچه دایمی «ولشت» یا «سما» در شمال غربی مرزن آباد شهرستان چالوس یکی دیگر از منابع آبی طبیعی است که از جوشش چشمههای اطراف تشکیل شده و از جاذبههای گردشگری استان است. در مازندران چشمههای آب معدنی فراوانی یافت میشود که خاصیت درمانی دارد و در معالجه امراض پوستی، مفصلی، عصبی، و گوارشی مؤثرند، چشمه آبگرم آزرود (آرزو) بابل، چشمههای آب آسک، لاریجان، آملو و استراباکو در آمل و حمامهای آب معدنی (گوگردی) در شهرهای رامسر و کتالم و سادات محله شهرستان رامسر و رینه بخش لاریجان شهرستان آمل از آن جملهاند.
سدها
- سد لار: این سد در استان مازندران یکی از سدهای خاکی تأمینکننده آب آشامیدنی حوالی تهران و تأمینکننده آب مورد نیاز آبیاریهای کشاورزی منطقه میباشد. این سد در ۷۵ کیلومتری شمال شرق تهران و در ۱۰۰ کیلومتری شهر آمل قرار دارد. مطالعات احداث این سد از سال ۱۳۳۰ آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۶۱ گشایش یافت. سطح حوزه آبریز این سد بالغ بر مساحت ۶۷۵ کیلومتر مربع میباشد و متوسط جریان آب سالانه ۴۸۱ میلیون متر مکعب دارد. از انتقال آب این سد و پیوستن آب آن به سد لتیان، جهت استفاده در نیروگاههای منطقه برای تولید متوسط سالانه ۱۵۰ هزار مگاوات ساعت انرژی برقآبی استفاده میشود. دریاچه سد لار به دلیل نزدیکی به کوه دماوند و واقع بودن در منطقه دشت لار به یکی از گردشگاههای ایران تبدیل شدهاست که در سالهای اخیر به عنوان مراکز پرورش ماهی قزلآلا و ماهیگیری و همچنین ورزشهایی چون اسکی روی آب از آن استفاده میشود. اطراف این دریاچه در ماه اردیبهشت مملو از شقایق میشود که بر زیباییهای این منطقه میافزاید. بودجه برآورد شده برای ساخت سد، دویست میلیون دلار بود.
- سد البرز: به علت بالا بودن دِبی آب بابلرود، بر روی آن سدهایی احداث شده که از مهمترین آنها میتوان به سد البرز (سد آیتالله صالحی) در جنگلهای لفور اشاره کرد که بزرگترین سد خاکی کشور است.[۵] این سد ۸۳۸ متر طول، ۷۸ متر ارتفاع و با حجم ذخیره ۱۵۰ میلیون مترمکعب،[۶] در سال ۱۳۸۷ به بهرهبرداری رسید. این سد خاکی در منطقهای واقع شدهاست که به لحاظ تاریخی دارای اهمیت زیادی است. از جمله ماهیان معروف سد لفور میتوان به زردپر، سرخ باله و سفید رودخانهای اشاره نمود.
- سد شهید رجایی(سلیمان تنگه): این سد در ۴۵ کیلومتری جنوب باختری ساری در نزدیکی روستای افراچال در منطقهای کوهستانی و سر سبز واقع شدهاست. این سد در سال ۱۳۷۹ برای بازدید مسافرین و گردشگران آماده شدهاست. اقامت شبانه در کنار رودخانه تجن، بازدید از تاج سد با گرفتن بلیط در روزها ممکن بوده و در این سد امکانات قایقرانی و اسکی روی آب برای گردشگران فراهم شدهاست. دهکده آرامش، تاج سد، اسکله شیرین رود و قهوهخانه تلاونگ از جمله مکانهای تفریحی سد سلیمان تنگه یا همان سد شهید رجایی میباشند.[۷]
وجه تسمیه
بر سر این که مازندران از ابتدا همین سرزمین کنونی بوده باشد، اختلاف نظر وجود دارد. تا قرنها نام ناحیهای، که بخش اصلی آن را استان مازندران کنونی تشکیل میداده، «تپورستان» یا «طبرستان» بودهاست که به احتمال زیاد برگرفته از نام قوم باستانی تپورها میباشد. این قوم پیش از ورود آریاییها در کنار آماردها قومیت اصلی منطقه بودهاست. بعدها عبارت مازندران به نواحی جلگهای جنوب دریای خزر اطلاق شد و در کنار طبرستان (برای نواحی کوهپایهای) استفاده میشود. متأخر بودن نام مازندران برای این ناحیه این تردید را به وجود آوردهاست که مازندران در شاهنامه فردوسی به سرزمینی که اکنون مازندران نامیده میشود، اطلاق نمیگردد.
تاریخ
[نهفتن]از مجموعه مقالههای: تاریخ طبرستان و دیلمان |
---|
![]() ![]() ![]() |
با کشفیات دانشمندان در غارهای هوتو و کمربند، گواهی بر زندگی انسانها در ۷۵ هزار سال پیش[نیازمند منبع] از این بدست آمدهاست، علاوه بر این، باستانشناسی[نیازمند منبع] در گوهر تپه، که ثابت کرد مازندران بیش از ۶ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارد[نیازمند منبع]، مازندران را به یکی از مهمترین پایگاههای باستانشناسی در منطقه خاورمیانه و جهان شناساندهاست[نیازمند منبع]
پیش از اسلام
از شیوه حکومت و حاکمان طبرستان پیش از اسلام اطلاعات محدودی وجود دارد. طبق آنچه در کتب تاریخی یونانیان آمده، اتو فرادات در زمان حمله اسکندر حاکم تپورستان بوده و اسکندر مقدونی او را به مقام خویش ابقا کرد ولی آماردها حاضر به اطاعت نشدند و به کمک درختان در جنگل پنهان میشدند و در برابر سپاهیان اسکندر مقاومت نمودند و حتی اسب محبوب اسکندر، بوسفال، را ربودند؛ ولی سرانجام اسکندر با تهدید و به آتش کشیدن بخشهایی از جنگل توانست آنان را مطیع ساخته و حکومتشان را به اتو فرادات سپارد. پس از اسکندر، در زمان سلوکیان اسماً آماردها جزئی از ولایات سلوکی بودند منتهی هیچ جنگی میان آنان رخ نداد و به احتمال زیاد آماردها به استقلال دست یافته بودند. پس از این در زمان اشکانیان است که فرهاد یکم به جنگ آماردها رفت و آنها را به اجبار به ناحیهٔ دربند کوچاند.[۸] آن گونه که از نامه تنسر به گشنسب پیداست، سلسلهٔ دیگری علیه سلوکیان در کرانههای دریای مازندران شکل گرفت که در عصر اردشیر ساسانی به گشنسب به ارث رسیده بود. گشنسب و اخلاف او تا زمان حکومت قباد ساسانی بر سراسر پتشخوارگر فرمانروایی نمودند و جزئی از ناحیهٔ شمالی امپراتوری ساسانی بودند.[۹] پس از گشنسبشاهان، کیوس، شاهزادهٔ ساسانی و برادر بزرگتر انوشیروان، در سال ۵۲۹ میلادی عازم طبرستان شد و فرمانروایی این نواحی را برای مدتی، تا سال ۵۳۶ میلادی، در دست داشت. پس از کیوس، به دستور انوشیروان خاندان زرمهر به تبعیت از ساسانیان در منطقه مستقر شدند و تا سال ۶۸۵ میلادی، در سراسر پتشخوارگر فرمان میراندند. در این سال مقارن با حمله عربها به ایران، شاهزادهای به نام گیل گاوباره توانست با مسالمت آذر ولاش، واپسین زرمهرشاه، را کنار راند و سراسر پتشخوارگر را به دست گرفت.[۱۰]
بقایای ساسانی
«اوایل قرن سوم که دامنهٔ فتوحات اسلامی در آسیا تا حدود چین و در آفریقا تا سواحل بحر اطلس و در اروپا تا وراء جبل آلپ امتداد یافته بود و در پایتختهای اسپانیا و پرتغال به جای ناقوس صدای اذان مسلمین به اطراف طنین میانداخت، در قلل جبال سوادکوه آتشکدههای دین زرتشت دایر و مشتعل بود و اسپهبدان هنوز کیش نیاکان خود را از دست نداده بودند.»[۱۱]
پس از مرگ یزدگرد سوم و نابودی امپراتوری ساسانی، گیل گاوباره در سال ۶۵۱ میلادی، علم استقلال بیافراشت و با ایجاد گاهشماری طبری به نام «اسپهبد طبرستان، گیل گیلانشاه و پتشخوارگر پتشخوارگران» برای خود سکه ضرب کرد. پس از گیل گاوباره دو فرزند او دابویه و پادوسپان هر کدام دودمانی بنا نهادند.[۱۲]
دابویه و فرزندانش حکومت پدر را به ارث برده و با نام دابویگان حاکمان مستقل سراسر پتشخوارگر بودند. آنها در زمان فرخان بزرگ پایتخت خود را از گیلان به سارویه منتقل کرده و تا سال ۷۶۱ میلادی، یعنی در زمان خلافت منصور عباسی و خودکشی اسپهبد خورشید، آخرین فرمانروای دابویی، به حکومت پرداختند.[۱۳] دیگر نسل گیل گاوباره با نام پادوسپانیان در قالب حکومتی محلی و کوچک در رویان باقی ماندند و در دورهای طولانی میان سالهای ۶۵۵–۱۵۹۸ میلادی بر نواحی خود مستقر بودند.[۱۴]
در زمان فرار یزدگرد به سوی خاور، یکی از همراهان او باو بود. باو از نوادگان کیوس بود و در زمان گریز با اجازهٔ یزدگرد از او جدا شده و به طبرستان آمد تا از یک آتشکده زیارت نماید. وی در طبرستان بود که خبر مرگ شاهنشاه ساسانی را شنید، فلذا در آتشکده عزلت گزید. در زمان حکومت دابویه، به علت دوری پایتخت اولیهٔ دابویگان از مرزهای شرقی طبرستان، مهاجمین از این نواحی به طبرستان هجوم میآوردند. به همین سبب مردم از باو خواستند تا به رهبری آنان شتابد و مهاجمان را دور سازد. باو با شروطی درخواست را پذیرفت و بدین شکل حکومت باوندیان شکل گرفت که تا سالها در مرزهای شرقی طبرستان برقرار بود.[۱۲]
از دیگر حکومتهای این دوره کارنوندیان یا سوخرائیان است که پیشینهٔ آن به هفت خاندان ممتاز ساسانی و چهار خاندان اشکانی میرسد. آنها خود را از نسل کاوه آهنگر میدانستند و از زمان انوشیروان ساسانی در کوهستانهای طبرستان حکومت داشتند. این خاندان مسبب شورش عمومی طبرستان علیه خلافت و پس از آن قیام مازیار بودند.[۱۵]
حکومتهای شیعه
از سال ۲۲ هجری قمری ترویج دین اسلام در طبرستان آغاز شد و در ۱۴۴ هجری شهر ساری، پایتخت دابویگان به دست مسلمانان افتاد. دستگاه خلافت مسلمانان از شرق به چین و غرب به اسپانیای کنونی ختم میشد ولی با وجود این شرایط مردمان طبرستان آیین مزدیسنا را حفظ کرده بودند. برخلاف دیگر نواحی ایران، مردم این خطه به صورتی تدریجی و به خواست خود اسلام را پذیرفتند و از همان ابتدا مذهب تشیع را برگزیدند. در ابتدا وجود دشمنی مشترک، یعنی خلیفه و عوامل خلافت، موجب گرویدن مردم به نادیان قیام علوی بود ولی رفته رفته به تعداد زیدیان پتشخوارگر افزوده شد.[۱۶]
نخستین حکومت شیعی در ایران علویان طبرستان بود که در در ۲۵ رمضان ۲۵۰ هجری قمری به درخواست مردم محلی توسط حسن بن زید، معروف به داعی کبیر، ایجاد شد.[۱۷] داعی کبیر ابتدا با دودمان طاهریان، که پس از فتح طبرستان نایب خلافت در شمال کشور بودند، به مبارزه پرداخت و پس از اخراج آنان نبردهایی با سپاهیان خلیفه، یعقوب لیث صفاری و چندی از شورشیان داخلی داشت که نهایتاً از تمامی آنها جان سالم به در برد.[۱۸] داعیان بعدی علوی در طبرستان دچار اختلافاتی شدند که منجر به ضعف آنان شد و سامانیان توانستند طبرستان را جزئی از قلمرو خود کنند ولی مجدداً ناصرالحق اطروش به ترویج تشیع زیدی پرداخته و مردم را علیه سامانیان متحد کرد و دودمان علویان طبرستان را بازسازی کرد.[۱۹][۲۰]
پس از دو یا سه نسل علویان طبرستان و گیلان از شعارهای عدالتطلبانهٔ نخستین خود عدول کرده و به کنار رانده شدند. این اوضاع زمینه را برای قیام اشرافی که نسب خود را به ساسانیان میرساندند، فراهم نمود و در این منطقه نیاز به حکومتی بود که هر دو قشر شیعیان و زرتشتیان را اقناع کند.[۲۱] از سوی دیگر، در اواسط قرن سوم هجری خلافت عباسی با جنبشهای استقلالطلبانهای مواجه شد که ضعف سیاسی او را در پی داشت. این جنبشها در میان ایرانیان، که از پیش منتظر فرصتی برای شورش بودند، با ظهور دولتهایی مانند سامانیان و صفاریان این روند آغاز شد و از اوایل قرن چهارم هجری در شمال ایران جنبشهای گوناگونی علیه خلیفه آغاز شد که اسفار بن شیرویه، ماکان کاکی، سالاریان، زیاریان و آل بویه از این دستهاند.[۲۲]
██ سالاریان
██ اسماعیلیان
██ مرداویج زیاری (پررنگ: ابتدای سال ۳۱۹ ه.ق – کمرنگ: پایان سال ۳۱۹ ه. ق)
عدهای از سپاهیان بلند مرتبهٔ علویان طبرستان پس از افول این حکومت علم استقلال برافراشتند. از جمله این سپاهیان پیشین مرداویج زیاری بود که قصد احیای امپراتوری ساسانیان را داشت. او نواحی بسیاری را در سال ۳۱۹ هجری فتح کرد و سلسلهٔ زیاریان را تأسیس نمود. مرداویج در اوج قدرت خود به قتل رسید.[۲۳][۲۴] پس از مرگ مرداویج، آل بویه که پیشتر در خدمت او بودند، قدرت یافته و جانشین مرداویج، وشمگیر، را شکست دادند و پس از آن حکومت زیاریان به طبرستان محدود شد ولی آل بویه به چنان قدرتی دست یافت که خلیفه مطیع آنان گشت.[۲۲]
با روی کار آمدن خاندانهای ترکتبار در ایران، غزنویان موفق شدند طبرستان را رسماً فتح کنند ولی به حاکمان محلی (بهطور مثال باوندیان و پادوسپانیان) خودمختاری دادند و به خراج، خطبه و سکه بسنده کردند. آنها در گیلان همین قدر موفقیت را نیز کسب نکردند، سلجوقیان نیز رویکرد مشابهی داشتند. در این دوران اسماعیلیان طرفداران بسیاری در نواحی جنوب دریای خزر جذب نمود و حسن صباح در الموت قلعهای مستحکم بنا کرد.[۲۵] در زمان خوارزمشاهیان دودمان باوندیان توسط آنها قلع و قمع شد و محمد خوارزمشاه هنگام حمله مغولان به ایران به جزیره آبسکون در طبرستان گریخت. [نیازمند منبع]
شیخ خلیفه، از روحانیون شیعه آمل در زمان حکومت مغولان بر منطقه، در منطقهٔ سبزوار نهضتی انقلابی علیه ایلخانان را رهبری کرد که به سربداران معروف است. عدهٔ بسیاری در طبرستان نیز به پیروی از این جنبش برخاستند. پس از مرگ شیخ خلیفه جانشینان وی قلمرو حکومت سربداران را وسعت بخشیده [نیازمند منبع] و به سوی مازندران نیز لشکرکشی کردند که با شکست همراه بود.[۲۶] همزمان با این رخدادها در دوران ملوکالطوایفی، آخرین اسپهبد سلسلهٔ باوندیان توسط یکی از فرماندهان خود به قتل رسید و کیا افراسیاب چلاوی حکومت چلاویان را ساخت. از طرفی قوامالدین مرعشی، ملقب به میربزرگ، تحت تأثیر جنبش سربداران قرار داشت، پیروان بسیاری در طبرستان کسب کرد. او در ابتدا با کیا افراسیاب متحد بود ولی میانشان اختلافاتی رخ داد[۲۷] و نهایتاً میربزرگ در نبرد جلالک مارپرچین دودمان چلاوی را شکست داده و کیا افراسیاب را به مرگ رساند و دودمان مرعشیان را تأسیس کرد.[۲۸] یکی از فرزندان کیا افراسیاب به نام اسکندر شیخی، که از این معرکه جان سالم به در برد، نزد تیمور گورکانی رفته و او را ترغیب نمود تا به طبرستان لشکرکشی نماید.[۲۷] تیمور خرابیها و قتلعامهای بسیاری در طبرستان انجام داده و سادات مرعشی را تبعید کرد ولی پس از مرگ او، مجدداً مرعشیان بازگشته و حکومت طبرستان را به دست آوردند.[۲۹]
تاریخ معاصر
با قدرت گرفتن صفویان، امیران مرعشی مطیع آنان شده و با خاندان صفوی روابط نسبی برقرار کردند. خیرالنساء بیگم، از شاهزادگان صفوی، به ازدواج شاه محمد خدابنده درآمد و حاصل این ازدواج، شاه عباس کبیر، قدرتمندترین شاه صفوی است. شاه عباس تمامی حکومتهای محلی شمال ایران را برانداخت و برای همیشه مازندران را جزئی از خاک رسمی ایران نمود. از جمله حکومتهایی که به دست شاه عباس نابود شدند مرعشیان، پادوسپانیان، مرتضویان، الوند دیو، کیاییان، اسحاقوندان و… بودند. شاه عباس کبیر پس از آن بهآبادی مناطق مذکور همت گماشت؛ بهطور مثال شهر اشرف را در شرق مازندران بنیان نهاد و فرحآباد را در شمال ساری آباد نمود.[نیازمند منبع]
مردم
مردم مازندران به زبان مازندرانی یا زبان تبری و فارسی سخن میگویند. استان مازندران بر اساس آخرین سرشماری نفوس ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران[۳۰] حدود سه میلیون و دویست و هشتاد هزار و پانصد و هشتاد و دو نفر جمعیت دارد که در حدود ۶۰ نقطه شهری و بیش از سه هزار پارچه آبادی سکونت دارند. در مازندران ۲۰۰ هزار دانشجو در مراکز آموزش عالی دولتی، غیرانتفاعی و آزاد به تحصیل اشتغال دارند. تعداد دانشگاهها و موسسات آموزش عالی استان حدود ۲۰۰ واحد است. مازندرانیها رتبه دوم را پس از آذریزبانها در مهاجرت به تهران و پایتختنشینی دارند. آمار مازندرانیهای مقیم تهران را بیش از یک و نیم میلیون نفر تخمین میزنند.[۳۱]
مشاهیر
جاذبههای گردشگری
جاذبههای فرهنگی و تاریخی
- باغ عباسآباد
- مشهد میر بزرگ
- گوهرتپه
- پل محمدحسنخان بابل
- پل معلق بابلسر
- آرامگاه میر حیدر آملی
- دخمه سنگی کافر کلی
- پل دوازده چشمه
- برج رسکت
- سد شیاده
- غار اسپهبد خورشید
- برج دیدبانی کاخ بابل
- مجموعه تاریخی فرحآباد
- حمام فرحآباد
- تپه قلایا قلعه کتی
- خانه شهریاری
- خانه نیما یوشیج
- حمام وزیری
- پل چشمه کیله
- پل هفتصد و هشتاد و یک
- خانه کلبادی (ساری)
- برج لاجیم
- سه گنبدان
- برج سلطان زین العابدین مرعشی
- امامزاده عباس
- آرامگاه ناصرالحق
- کاخ شاپور
- بازار قدیم آمل
- گورستان سفید چاه
- آتشکده کوسان
- پل ورسک
- غارهای رستم کلا
- پل شاپور
- تپه شورکا
-
نمایی از دریاچه عباسآباد در بهشهر
- باغ چهلستون بهشهر
- عمارت شهرداری تنکابن
- قلعه سفید
- قلعه حسن بور سرخکلا
- نقش برجسته شکل شاه
- قلعه کنگلو
- چشمه عمارت
- بانک ملی ساری
-
یک تارانتولا بومی بهشهر در استان مازندران
- خانه رمدانی
- مسجد امیراسعد
- غار سیاه پور امیری
- برج دیدهبانی شروین باوند
- مجموعه پلهای راهآهن سوادکوه
- کلیسای سرخآباد
- قلعه پیش
- امامزاده هفت تنان
- محوطه و گورستان جیر لپه دشت
- حمام قدیم میرزا یوسف
- آبانبار میرزا مهدی
- تپه تیموری
- تپه شاه نشین ساری
- کاخ جهاننما
- بنای سنگی کوره سر
- پل دو دهانه خشت نو
- غار آب اسک
- آرامگاه سید حسن
- آرامگاه شاه بانو زاهد آملی
- تپهٔ گیان
- برج دیدبانی بابل
- قلعهگردن
- تپه جانب
- پل معلق آمل
- آتشکده آمل
- فیل سنگی
- شیر سنگی
- قلعه ملک بهمن
- قلعه تمیشان
- کاخ نور
- کیجا پل
- برج هشتل
- قلعه پولاد
- مقابر سلاطین استندار
- کاخ مرمر رامسر
- ساختمان فرمانداری رامسر
- هتل قدیم رامسر
- تنگه بند بریده
- ملک جوی (کانال)
- قلعه کتی ابوالحسن کلا
- تپه قلعه کش
- قلعه گردن
- قلعه دختر
- قلعه سنگی
- برجهای گبری
- تپه عیسی کتی
- هتل بنیاد پهلوی
- آرامگاه درویش علم بازی
- کاخ چایخوران
- تپه کلار
- تخت فریدون
- پل سنگی
- ساختمان دارائی
- حمام شیخ موسی
- حمام لمراسک
- گورستان نیالا
- قلعه کهرود
- کیجا پل
- تپه هزاره
- دو هزار
- پلور
- تکیه پهنه کلا
- تپه یوزباشی
- تپه قائمشهر
- مجموعه بناهای افغان نژاد
- تپه امیرکلا
- قلعه فرنگیس
- خانه منوچهری
- خانه اربابی
- خانه حاج ملا حسن
- بقعه شمس آل رسول
- تپه قلعه کتی
- برج سی شاهاندشت
- پل آجری خرما کلا
- محوطه پیر درویش
- تپه سنگر (شاه نشین)
- کاخ شهرداری
- کاروانسرای تنگ سفید آب
- تپه کوتر دین
- کاروانسرای کمبوج (گامبوش)
- سه خط طلا
- تپههای میر بزار
- مجموعه بناهای نجفی
- قلعه ملک کیومرث
جاذبههای مذهبی
” آستانهٔ آقا سید حسین لپاسر رامسر
- امامزاده زکریا در شکرکوهِ کلاردشت
- امامزاده اطرب
- پیر تکیه گتاب (بابل)
- امامزاده ابراهیم بابلسر
- امامزاده عباس ساری
- امامزاده عبدالله آمل
- امامزاده یحیی ساری
- حسینیه آمل
- امامزاده قاسم بابل
- قدمگاه خضر
- مسجد جامع آمل
- مسجد جامع بابل
- مسجد جامع ساری
- مسجد امام حسن عسگری
- مسجد مولانا
- مسجد محدثین
- مسجد آقا عباس
- مسجد سیدالعلما در بابل
- مسجد چهارسوق بابل
- مسجد جامع بلده
-
روستایی از توابع شهرستان بابل در استان مازندران ایران است. اهالی به این روستا فلبن میگویند که کوتاه شده فیلبند است. دسترسی به این روستا از جاده هراز آسانتر میباشد زیرا مسیر بابل آسفالت نبوده و پیچ و شیبهای زیادی دارد و با ماشین غیر آفرود رفتن کمی مشکل میباشد لذا برای رسیدن به این روستا مسیر هراز و سنگچال بسیار آسانتر میباشد
- بنای امامزاده محمد طاهر
- آرامگاه ملا محمد شهرآشوب
- آرامگاه درویش فخرالدین
- آرامگاه امامزاده سید علی کیا سلطان
- امامزاده سید ابوصالح
- آرامگاه امامزاده سید محمد زرین نوا
- امامزاده قاسم آمل
- امامزاده تاج الدین
- امامزاده ابراهیم
- مسجد جامع چهارمحل آهی محمودآباد
- امامزاده سید اسکندر
- امامزاده عبدالله پایین کولا
- امامزاده قاسم عیسی خندق
- امامزاده علم بازی
- امامزاده سرست
- تکیه تاکر نور
- تکیه پیرعلم
- تکیه حصیر فروشان
سقانفارها
-
دریاچه عباسآباد
- سقانفار کیجا
- سقانفار تلیگران
- سقانفار فیروزجا
- سقانفار کبودکلا
- سقانفار قادیکلا
- سقانفار آرمیج کلا
- سقانفار کیجا تکیه
- سقانفار چهارمحل آهی محمودآباد
جاذبههای طبیعی
فهرست جاذبههای طبیعی استان مازندران:
- دماوند
- باداب سورت
- پارک ملی لار
- علم کوه
- سد لار
- جنگل بلیران
- قله امیری
- غار دانیال
- پارک ملل ساری
- آبگرم لاریجان
- آبگرم استرابکوه
- آبشار ترا
- آبشار یخی
- آبشار امیری
- آبشار پرومد
- آبشار آب پری
- آبشار نجار
- پارک نمونه گردشگری پایینلموک
- آبشار شاهاندشت
- آبشار لار
- هراز (رود)
- الیمستان
- آبشار قلعه دختر
- آبشار برز
- آبشار تیرکن
- هفت آبشار بابل
- آبشار اسپه او
- آبشار دراسله
- آبشار گزو
- آبشار سنگ نو
- آبشار ایج
- آبشار آکاپل کلاردشت
- آبشار هریجان
- آبشار هفت چشمه چالوس
- آبشار جواهرده
- آبشار هفت سنگ ساری
- آبشار سنگدرکا
- آبشار سواسره
- بوستان جنگلی چالدره
- آبشار سنگده
- آبشار کیاسر
- دریاچه ولشت
- پارک جنگلی کشپل
- دریاچه شورمست
- سد و دریاچه الیمالات
- دریاچه ساهون
- آمولو
- چشمه آب معدنی قرمرض
- دشت و آبشار دریوک
- سد شهید رجایی
- آبشار یخی
- آبشار چلندر
- پارک جنگلی چالدره
- دشت ناز
- جواهرده
- بابلرود
- شکارگاههای امیری
- تالار (رود)
- دریاچه خضر نبی
- رودخانه چالوس
- آبشار ایج یا ده قلوه
- آبشار آلامل
- شبه جزیره میانکاله
- پارک جنگلی شهید زارع
- کاعون
- کوه بلور
- چشمه رامسر
- آبشار لفور
- زیارو
- دریاچه میانشه
- جنگل شیاده
- فیلبند
- چشمه آب گرم اِزرو
- سد البرز
- مجموعه گل پل
- مجموعه توریستی بابلسر
- پارک طلایی
- دریاچه الیمالات
- منطقه نوا و آب اسک
- آبشار هریجان
- آبشار تیرکن
- سد آویدر
- پارک جنگلی میرزا کوچک خان
موزهها
- موزه تاریخ و مردم شناسی شهر بابل
- موزه تاریخ شهر ساری
- موزه تاریخ آمل
- موزه تماشاگه خزر چالوس
- موزه کندلوس نوشهر
- کاخ موزه رامسر
- موزه خشکهداران
آبشارها
مازندران به دلیل شیب تند سلسله جبال البرز که سر چشمه رودهای فراوانی است، آبشارهای کوچک و بزرگ متعددی دارد که از نواحی مختلف آن سرازیر میشوند و عمدتاً در نواحی مرکزی این سلسله جبال قرار دارند. بهطور کلی آبشارهای مازندران به دلیل شرایط طبیعی هم در کوهستان وجود دارند و هم در بیشهها و جنگلها و در برخی نواحی نیز ترکیبی از مجموعه کوهستانی را توأم دارند. از آنجایی که این آبشارها در ارتفاعات و دامنههای بلند البرز قرار گرفتهاند دارای اقلیمی مساعد و هوایی دلپذیر به ویژه در فصول بهار و تابستان هستند. اکثر آنها محوطههایی برای اتراق و چادر زدن دارند. برخی از این آبشارها عبارتند از، آبشار ایج یا ده قلو، ساواشی، لاسم، چالو، باباکلا (رنگین کمان)، آلامل، اکاپل، شیخ موسی، هفت آبشار تیرکن، آبشار کیمون، هریجان، سواسره، شاهاندشت، زیار، یخی، تیمره، پرومه، آب پری، دریوک، شیخ علی خان، آبشار یخی، آبشار امیری، آبشار سوادکوه و غیره میباشد.
پوشش جانوری
در استان مازندران جانورانی چون ببر(منقرض شده)، پلنگ، خرس، گرگ، گربه وحشی، روباه، خوک وحشی، خرگوش، آهو، بزکوهی، میش و گربه ایرانی یافت میشوند و پرندگان استان شامل قرقاول، شاهین، اردک، قو، کبک، تیهو، قمری، جغد، قوش، کرکس، حواصیل و کلاغ هستند و از خزندگان میتوان به انواع مار و لاکپشت اشاره کرد. در کنارههای ساحلی انواع پرندگان مهاجر از جمله اردک، غاز، پلیکان و چنگر در فصول سرد سال دیده میشوند. در آبگیرها و رودهای استان نیز انواع ماهی فراوان است.
فرهنگ، مراسم، بازیها، ویژگی، موسیقی
زبان مردم مازندران تبری یا مازندرانی است، ولی بیشتر مردم آن با زبان فارسی نیز آشنایی دارند.
گویشهای تبری یا مازندرانی شامل:شهمیرزادی، کتولی، نوری، ساروی، آملی، بابلی، چالوسی، تنکابنی، سوادکوهی، فیروزکوهی، هزارجریبی و لفوری میباشد.
نامهای مازندرانی
مراسم
مازندران از فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل آریایی برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه مراسمهای باستانی و به دلیل علاقه به دین و مذهب مراسم مذهبی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار میگردد، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندرانی با آداب اسلامی درآمیخته و بنا بر این شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است.
صنایع دستی مازندران
از صنایع دستی موجود در استان مازندران میتوان به قالی بافی، گلیم بافی، جاجیمچه بافی، بافت گلیچه، چوقا، شمد و ملحفه، سوزن دوزی، رنگرزی و چاپ سنتی سفالگری و سرامیک سازی، فراوردههای پوست و چرم، هنرهای مرتبط با فلز، هنرهای مرتبط با چوب، حصیر بافی، طراحی سنتی و نگارگری، صحافی و جلد سازی سنتی، صنایع دستی دریایی عروسک سازی اشاره کرد. قالی بافی و گلیم بافی از رشتههای اصلی و اساسی مازندران نیست ولی در استان بافته میشود. در شرایطی که فرش در بعضی مناطق حرف اول برای ابراز وجود دارد تنها شهرت خود را در مازندران به سایر رشتهها واگذار کردهاست و نقشههایی که در مازندران بافته میشود مربوط به سایر مناطق است.
سوغات
آغوز نون، کماج، نصیری، بهاردونه، پشتِ زیک، پیسّه گِندِه، آب دندان، نان کوهی، عسل کوهی، رشته به رشته، شکر قرمز، شربت بهار نارنج، مربای بهار نارنج، آلبالو، انار، انار جنگلی، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هفت بیجار، ترشی یارمسی، مربای پرتقال، گردو و سیب، صنایع چوبی، حصیر، گلیم، جاجیم، جوراب بافی، موج بافی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد)، نمد، سفال، برنج، ماهی، ازگیل، کندس، گل کاسنی، کلوچه، برنج (شالی)، نارنگی، پرتغال، انواع مرکبات، غذاهای شمالی مانند مرغ و اردک و ماهی شکم پر و آش ترش، آش ماست، مرباها و ترشیجات و شیر و دوغ و کره محلی از مهمترین مواد غذایی هستند که به عنوان سوغاتی مازندران محسوب میشوند.
موسیقی مازندران
مازندران، استان ساحلی شمال ایران از شرق با گرگان، از جنوب با سمنان و تهران، از مغرب با گیلان و از شمال با دریای خزر همجوار است. این وضعیت خاص جغرافیایی باعث شدهاست فرهنگ موسیقی مازندران در ناحیه شرقی با خراسان و ترکمن صحرا آمیخته شود و در غرب، کمابیش خصایص موسیقی گیلانی را داشته باشد. در مازندران هم مانند اکثر نقاط ایران، موسیقی با زندگی مردم همراه و عجین است. در شالیزارها، جنگلها، دریا، در آداب شادی و عزا و در همراهی با مراسم مذهبی، موسیقی مازندران نقش چشمگیری دارد. براساس روش پیشین و با توجه به واقعیتهای موجود، موسیقی مازندران را به ۲ گروه عمده تقسیم میکنیم: موسیقی بامتر آزاد، موسیقی بامتر معین مقام خوانی از شرق تا غرب موسیقی مازندران بامتر آزاد شامل آهنگهایی است که در قالب مقامها و با حالت آوازی اجرا میشوند. مقام خوانی از شرق تا غرب مازندران رایج است و مقامها در شکلها و نامهای گوناگون متجلی میشوند. متداولترین مقامهای موسیقی بومی مازندران عبارتند از:
مقام خوانی
امیری
معروفترین مقام بین مردم مازندران است. این آواز زیبا و دلانگیز به تنهایی میتواند بیانکننده خصایص و ارزشهای موسیقی مازندران باشد. آواز امیری بیشتر در جنوب مازندران متداول است و شعرهای زیبا و تصویرگر امیر پازواری، شاعر بلندپایه مازندرانی(بابل)، زینت بخش آواز امیری است. مقام امیری در دو نوع امیری بلند و امیری کوتاه اجرا میشود و به همت ابوالحسن صبا، مقام امیری مازندران ثبت شده و در کنار سایر گوشههای آواز دشتی در ردیف استاد صبا قرار گرفتهاست.
کتولی
از مقامهای معروف مازندران است که بیشتر در قسمتهای شمال مازندران متداول است. آوازهای کتولی در نوع خود زیبایی ویژهای دارد. مقام کتولی، حاوی مضامین بلند اخلاقی، قومی، اعتقادی و گاه توصیفی است. کتولی در ۳نوع مختلف کتولی کوتاه (کل حال)، کتولی متوسط (میون کتولی) و کتولی بلند (بلند کتولی) اجرا میشود. علاوه بر امیری و کتولی، مقامهای ولک سری، توری (طبری) و طالبک (طالبا) را میتوان نام برد.
چاووش خوانی
نیز از مقامهای معمول مازندران است که در استقبال یا بدرقه زایران مشهد، کربلا، نجف یا مکه خوانده میشود. چاووش خوان، پیک خبردهنده است که مردم را در حال و هوای اعتقادی و توجه به مقدسات قرار میدهد.
مضمون عمومی در موسیقی مازندران، مسایل حماسی و اعتقادی و پرداختن به بیان ارزشهاست. با این که موسیقی مقامی نواحی مختلف مازندران شباهت کلی و عام به هم دارند، اما در هر منطقه، بنا به شرایط اقلیمی و خصایص فرهنگی و نوع ارتباطات اجتماعی، رنگ و حالت مشخص تری مییابد. مثل سادگی در مازندران موسیقیهایی با متر معین به بیان ترانههایی اختصاص دارد که عموماً دارای مضامین توصیفی و عاشقانه هستند.
ترانههای مازندرانی با ملودیهایی ساده و روان و اشعاری لطیف و بیپیرایه، سخنان دلنشینی را بیان میکنند که جذابیت خاص یافته و در یادها باقی میمانند. ترانههای اصیل مازندرانی با عناوین و نامهای خاص، بیانگر قدمت و سابقه طولانی حوادث و مسایلی است که ریشه در زندگی مردم این سامان داشته و به زمان حال رسیدهاند.
نوروزخوانی
از موسیقیهای متداول در مازندران و با متر معین است. نوروزخوانان اشخاصی هستند که پیش از آمدن بهار، رسیدن نوروز و سال نو را با شعر و آهنگ به مردم بشارت میدهند. نوروزخوانان، بدیهه سرایانی هستند که از مدتها پیش از بهار به پیشواز بهار میروند و بدون همراهی ساز و صرفاً به کمک آواز، نسیم بهاری را با دل و جان مردم آشنا میکنند. مردم هم به همراهی نوروزخوانان به آوازخوانی میپردازند و به این ترتیب استقبال از بهار عمومی میشود.
تعزیه
ریشههای محکم اعتقادی و علاقه به آل علی بن ابیطالب موجب شدهاست تعزیه در این سامان رشد یابد و آهنگهای تعزیه در بخشهای ریتمیک رشد چشمگیری بیابد. در عین حال، شیوههای آوازخوانی در تعزیه باعث شدهاست مقامهای موسیقی مازندران تحول یابد و در شکلهای متنوع عرضه شود و از این راه، فرمهای تازه در شکلهای موسیقی مازندران پدید آید.
سازهای مازندران
متداولترین سازهای مازندران عبارتند از:
- لَـلِـوا (نی): که از سازهای شناخته شده در مازندران است. لَـلِـوا یا نی درواقع، ساز چوپانی مازندران به حساب میآید و در میان دامداران و ساکنان کوهستانهای مازندران معمول است.
- دوتار رنگ و حالت بیانی دوتار مازندران از خصایص عمومی موسیقی این سامان تبعیت میکند و با حالات اجرایی دوتار ترکمنی و خراسانی تفاوتی آشکار دارد.
- کمانچه: این ساز از سازهای معمول در میان مردم مازندران است. کمانچه رایج در مازندران مانند کمانچه لری سه سیم دارد، ولی در سالهای اخیر از کمانچههای چهارسیمی نیز استفاده میشود.
- نقاره: عبارت است از طبلهای کوچک با بدنهای سفالی که پوستی روی دهانه کوزه سفالی کشیده شده و با طنابهایی در اطراف محکم میشود. نقاره را معمولاً با ۲قطعه چرمی به صدا درمیآورند. نقاره در اجرای حرکات و رقصهای جمعی و به عنوان ساز خبرده، در همراهی سرنا استفاده میشود.
- سرنا: سرنا در بین مردم مازندران به عنوان سازی روستایی و پرصدا در اعلام خبرها و انتقال وضعیتها استفاده میشود. مردم مازندران سرنا را هم به تنهایی و هم در همراهی با نقاره به کار میبرند. سرنا و نقاره علاوه بر جنبههای خبری در همراهی با رقصهای بومی نیز استفاده میشوند. علاوه بر سازهایی که نام بردیم، در بین مردم مازندران استفاده از سه تار، تار و تنبک نیز متداول است و بعضی از مردم بومی مازندران موسیقیهای خود را با سازهای مذکور اجرا میکنند.
از دیگر موسیقیها میتوان به گهره سری و زاری اشاره نمود.
مطبوعات در مازندران
مطبوعات از سالهای ۱۲۹۰ در مازندران رونق گرفت و تا حال حاضر بیش از صد نشریه و روزنامه و هفته نامه در مازندران فعالیت داشته و دارند. از جمله آنها میتوان از هفته نامهها و روزنامههای خبر شمال، ساحل دریا، بشیر، فجر خزر، وارش، دیار سبز، هم ولایتی، حرف مازندران و نسیم و … نام برد.
سینما در مازندران
نخستین سینمای صامت سال ۱۳۰۸ از سوی زرتشتیان با نام اهورا مزدا و در بابل تأسیس گردید. بر اساس آمار سال ۱۳۸۰ در استان مازندران ۲۶ واحد سینمایی (۱۱ واحد خصوصی و ۱۲ واحد دولتی) با ظرفیت ۱۴۲۵۴ صندلی وجود داشتهاست. قابل ذکر است که نخستین سینماهای شمال کشور در بابل شروع بکار کرده بودند. تعداد سینماهای هر شهر: آمل و محمودآباد ۳ سینما، بابل ۲ سینما، بابلسر ۱ سینما، بهشهر و نکا ۳ سینما، تنکابن و رامسر ۴ سینما، ساری ۱ سینما، نور ۱ سینما، نوشهر و چالوس ۳ سینما.
برخی از سینماهای این استان عبارتند از:
- سینما آزادی بابل
- مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۲ سالنه)
- سینما شقایق بابلسر
- سینما پیوند فریدونکنار
- سینما جهاننما چالوس
- سینما ارشاد چالوس
- سینما سپهر ساری
- سینما انقلاب تنکابن
- سینما ایران تنکابن
- سینما پیام سلمان شهر
- سینما استقلال محمودآباد
- سینما بهمن آمل (۲ سالنه)
- سینما بهمن بهشهر
دانشگاههای مازندران
وزارت علوم
دولتی
- دانشگاه مازندران (بابلسر)
- امام محمدباقر (ساری)
- دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
- دانشگاه قدسیه (ساری)
- دانشگاه علم و فناوری مازندران (بهشهر)
- دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
- دانشگاه تخصصی فناوریهای نوین آمل
” دانشکدهٔ پرستاری رامسر ” دانشگاه آزاد اسلامی رامسر ” دانشگاه بینالملل علوم پزشکی رامسر
غیرانتفاعی
- دانشگاه علوم و فنون مازندران (بابل)
- دانشگاه هدف (ساری)
- دانشگاه علامه محدث نوری (نور)
- دانشگاه شمال (آمل)
- دانشگاه صنعتی مازندران (بابل)
- دانشگاه پردیسان (فریدونکنار)
- دانشگاه طبری بابل(بابل)
وزارت بهداشت
راهها
راههای اصلی ارتباطی این استان «جاده سراسری ساحلی»، «محور هراز»، «محور فیروز کوه (سوادکوه)» و محور کندوان (جاده چالوس) (چهارمین جاده زیبا جهان) است.
در جادههای ارتباطی مازندران به سوی جنوب ۱۰۷ نقطه حادثهخیز وجود دارد که سالیانه جان شمار زیادی از شهروندان را میگیرد.[۳۲]
راههای دریایی، هوایی و ریلی
مازندران از نظر راه هوایی و به خصوص دریایی یکی از مراکز مهم در خاورمیانه با دارا بودن چندین بندر تجاری و فرودگاه است.
- فرودگاهها
- فرودگاه بینالمللی دشت ناز (ساری)
- فرودگاه نوشهر (قدیمیترین فرودگاه مازندران)
- فرودگاه بینالمللی رامسر
- بنادرها
- بندر امیرآباد(بهشهر)
- بندر فریدونکنار
- بندر نوشهر
- راهآهنها
راهآهن مازندران (راهآهن شمال) نام یکی از شعبههای اصلی از راهآهن سراسری ایران است که در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در دوران رضا شاه پهلوی، نخستین فاز آن افتتاح شد.
این راهآهن دارای ۲۷ ایستگاه میباشد که ۷ ایستگاه آن مشترک با راهآهن خراسان است. راهآهن مازندران به نام راهآهن شمال نیز مشهور است و امروزه نیز برخی آن را مسیر گرگان نیز مینامند. حوزه استحفاظی راهآهن شمال از سوزن خروجی ایستگاه گرمسار در استان سمنان آغاز و با عبور از کوههای البرز و بخشهایی از استان تهران وارد استان مازندران و مناطق جنگلی شده و با عبور از شهرهای متعدد و مناطق جلگهای وارد استان گلستان و در انتها به ایستگاه گرگان ختم میشود.
احداث موفق اولین راهآهن در ایران به سال ۱۸۸۶ میلادی با احداث خط راهآهن محمودآباد (سواحل جنوبی دریای مازندران) به آمل برمیگردد. این طرح اگرچه در نظر بود تا تهران ادامه یابد، ولی با کارشکنیهای پیمانکارهای بلژیکی به شکست انجامید و خطوط آن، برچیده و از آن به عنوان تیرکهای تلگراف استفاده شد. در سال بعد احداث راهآهن تهران– حرم شاه عبدالعظیم، و پس از آن جلفا–تبریز آغاز شد. اولین خط راهآهن نوین ایران در دوران رضا شاه پهلوی از شاهی (قائم شهر کنونی) تا بندر شاه (بندر ترکمن امروزی) کشیده گشت، پس از اتمام ساخت پل گردن در ساری اولین قطار در مهرماه ۱۳۰۸ به دستور رضا شاه پهلوی از ساری عازم بندر ترکمن شد. پس از آن همزمان با احداث راهآهن خوزستان، کارها در رشته کوههای البرز آغاز گردید، کارگران ترک در کنار سایرین و مهندسین و پیمانکاران به ویژه آلمانیها، کار ساخت تونلها و پلها را پیگیری کردند.
گاه شمار تبری
در گاه شمار مازندارنی که به نام «فرس قدیم» شناخته میشود، سال ۳۶۵ روز دارد و آن دوازده ماه ۳۰ روز است و ۵ روز به نام «پیتک» یا «پتک» این سال، ۶ ساعت و کسری کمتر از ۱ سال خورشیدی دارد و از این رو ماههای آن گردان است و جای هر ماهش با گذشت ۱۲۸ سال یک ماه پیشتر میافتد. مازندرانیها سال این گاهشماری را از «ارکه ما» (آذرماه) آغاز و به «اونما» (آبان ماه) ختم میکنند. پنج روز «پیتک» را هم به پایان «اونما» میافزایند و هر یک از ماهها را به ترتیب زیر چنین میخوانند:
- ارکما (آذرماه)
- دما یا دیما (دی ماه)
- وهمن ما (بهمن ماه)
- نوروز ما یا نرزما یا عیدما (اسفندماه)
- سیوما یا فردین ما (فروردین ماه)
- کرچ ما یا کَرچ ما (اردیبهشت ماه)
- هر ما (خرداد ماه)
- تیرما (تیر ماه)
- مردال ما یا ملارما (مرداد ماه)
- شرویرنما یا شروین ما (شهریور ماه)
- میرما (مهرماه)
- اونما (آبانماه)
نظیر این گاه شماری را «امیر تیمور قاجار» در زمان محمدشاه قاجار، در کتاب «نصاب تبری» زیر عنوان «اسامی ماههای فرس» چنین یاد کردهاست: سیوماه و کرچ و هره ماه تیر دگر هست مردال و شروین میر چه اونه ماهوار که ماه است و دی ز پی وهمن و هست نوروز اخیر پتک را بدان خسمه زائده به آئین هرگز صغیر و کبیر مازندرانیها نخستین روز هر ماه را «مارماه» مینامند و در سپیده دم آن در هر خانه مرد یا زن یا کودکی خوش قد پا به آستانه خانه میگذارد تا به آن خانواده، آن ماه تا آخرین روزهایش خوش بگذرد. نیز در روز «مارما» هر ماه داد و ستد نمیکنند و چیزی به کسی نمیدهند یا نمیبخشند و چنین کارهایی را بدشگون میپندارند. چگونگی هوای هر روز از پنج روز پیتک را نشانهای از هوای ماهی از پنج ماه پس از آن میدانند. اگر هوای نخستین روز پیتک آفتابی باشد هوای روزهای «ارکما» را هم آفتابی میپندارند. یا اگر هوای دومین روز آن بارانی باشد، هوای «دما» را بارانی میدانند، به همین گونه چگونگی «وهمن ما» و» «فردین ما» و «نوروزما» میانگارند. همچنین هوای هر یک از روزهای طاق «کرچما» را تا چهاردهم، یعنی روزهای اول و سوم و پنجم. سیزدهم، که جمله هفت روز میشود، نشانهای از هوای روزهای «کرچما» و شش ماه دیگر سال میدانند. مثلاً اگر آسمان روز اول «کرچما» گرفته و بارانی شود، هوای سراسر ماه «کرچما» را گرفته و بارانی میپندارند. یا اگر هوای روز سوم آن باز و آفتابی شود، هوای تمام روزهای ماه «هر ما» را باز و آفتابی خواهند دانست. به همین طریق هوای روزهای پنجم و هفتم و سیزدهم را نشانه هائی از برای هوای ماههای «تیرما» «مردال ما» و .. «اونما» میانگارند این هفت روز از «کرچما» را «کرچ در» مینامند و در این روزها گلکاری نمیکنند، تن نمیشویند، موی سر و چهره نمیتراشند و پشم گوسفند و موی بز نمیچینند و چون معتقدند که: اگر گلکاری بکنند مار درخانهشان آشکار خواهد شد و آشیانه و تخمگذاری خواهد کرد. اگر موی سر بتراشند یا تن بشویند، موی سر و تن و چهرهشان سفید میشود و میریزد. اگر پشم گوسفند یا موی بز را بچینند، بیماری و بلا در دام میافتد.
آغاز تاریخ تبری همزمان با سال ۳۱هجری است. پس از در گذشت یزدگرد سوم، اسپهبد گیل ژاماسبی پادشاه تبرستان برای آیین نیاکان خود پرچم استقلال برافراشت از آن زمان تاریخ نوین مازندران پس از ظهور و گسترش اسلام در این سرزمین آغاز گشت هر سال تبری به چهار بخش، بهار، تابستان، پائیز، زمستان تقسیم میشود هر سال دارای دوازده ماه است و هر ماه سی روز میباشد که به اضافه پنج روز پتک میشود. در سال چهارم یک روز به پتک افزوده میشود و نام آن شیشک استآغاز هر سال تبری از نخستین روز از فردینه ماه یعنی برابر با۳ مرداد ماه شمسی و۲۵ژوئیه میلادی است.
ورزش در مازندران
مازندران از استانهای ورزشی ایران است و معروفترین ورزش آن ورزش ملی ایران کشتی است که در این بین جویبار را پاتخت کشتی جهان مینامند و ورزشهای دیگری مانند ورزشهای رزمی و توپی مانند والیبال، بسکتبال و فوتبال رونق بسیار در این استان داشته و یکی از قطبهای ورزشی ایران و جهان به حساب میرود و از پایگاههای ورزشی ایران است و همه ساله بیشترین قهرمان ایرانی در تورنمنتهای مختلف از این استان است.
مهمترین تیمهای ورزشی مازندران در لیگهای ورزشی ایران باشگاه والیبال کاله آمل، باشگاه بسکتبال بیم بابل، باشگاه بسکتبال کاله بابل، باشگاه فوتبال نساجی مازندران، باشگاه کشتی خونه به خونه بابل، باشگاه فوتسال راه ساری، باشگاه فوتبال خونه به خونه بابل، باشگاه فوتبال صنعت ساری، باشگاه فوتبال شموشک نوشهر، باشگاه فوتبال سایپا شمال، باشگاه فوتسال فجر قائم گلوگاه، باشگاه تاکسیرانی آمل، باشگاه فوتبال نفت محمودآباد، هیئت فوتبال دریای بابل، باشگاه ورزشی هتل ملک چالوس، باشگاه فوتبال شاهین بابل ،باشگاه ورزشی مؤسسه مالی و اعتباری ثامنالحجج آمل، باشگاه والیبال آریا صنعت بابل کنار، باشگاه والیبال کاله جوان، باشگاه ورزشی شهرداری بهشهر، باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس جویبار، باشگاه فرهنگی ورزشی صدرای زیرآب، باشگاه شهدا ساری، باشگاه فرهنگی ورزشی داماش بابل، باشگاه کشتی گاز مازندران، باشگاه فوتبال پیام صنعت آمل و باشگاه تنیس روی میز شورای شهر بابل هستند.
همچنین مازندران در رشتهMMAدارای قهرمانی جهانی میباشد. حمید صفینژاد قهرمان جهان در رشتهMMAاز باشگاه ورزشی استاد اکبر باباجانی واقع در بابل میباشد.
- ورزشگاهها
از مهمترین ورزشگاههای مازندران میتوان به ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر، ورزشگاه هفت تیر بابل، ورزشگاه شهدای ساری، ورزشگاه شهدای نوشهر و … اشاره نمود.